صفحه اصلی
درباره ما
اخبار
تماس با ما
نویسندهها
معرفی نویسنده
دربارهی نویسنده
نامهها
سخنرانیها
کتابها
معرفی کتاب
بریدهی کتاب
یادداشت
یادداشت روی داستان
یادداشت روی کتاب
دربارهی ادبیات
دربارهی نوشتن
نقد ادبی
داستان
داستان کوتاه
ناداستان
داستانک
گزارش/مصاحبه
مصاحبه
گزارش
بایگانی مطبوعات
گاهنامه پیرنگ
خرید گاهنامه
جستجو برای "داستان ایرانی"
جستجو برای "داستان ایرانی"
مقالات
روایت چی بودیم چی شدیمها
۲۹ خرداد ۱۳۹۸
یادداشت بر داستان «چه دنیایی بود!» داستان «چه دنیایی بود!» از سادهترین و در عین حال تکاندهندهترین داستانهای مجموعه داستان «خانهی کوچک ما» نوشتهی داریوش احمدی محسوب میشود. این مجموعه داستان برندهی جوایز مهمی چون جایزهی داستان شیراز شده است. داستان «چه دنیایی بود!» با این جمله از مردی سالمند شروع میشود که به گفتهی راوی (پسرش) مدام با خودش آن را تکرار میکند: «چه ...ادامه مطلب »
جنگ برای جنگزدگان تمام نمیشود!
۲۹ خرداد ۱۳۹۸
یادداشت بر داستان «زخم» داستان زخم نوشتهی قاضی ربیحاوی، داستانی موقعیتمحور است با فضاسازی بسیار قدرتمند. داستان از جنگ میگوید، اما نه از خمپاره و موشک. از آوارگی آدمها، از جنگزدگی و جنگزدهها. مردمی که از خانه و کاشانهی خود رانده شدهاند و به اردوگاههای جنگزدگان پناه آوردهاند. داستان از فقر و بیکاری میگوید. زمان روایت، چهار سال بعد از مهاجرت جنگزدگان است، اما آنها هنوز حتی هوا را با ...ادامه مطلب »
ما همه زادهی برج خاور هستیم
۲۲ تیر ۱۳۹۸
یادداشت بر داستان «برج»؛ کورش اسدی داستان «برج» نوشتهی کورش اسدی، داستان پسربچهی نوجوانی را روایت میکند که با دوست خود «اسی» بعد از تعطیل شدن مدرسه به دنبال پدر اسی میگردند. تا به اینجا پیرنگ داستان، داستانی رئال و واقعگرا را روایت میکند. چرا که داستان خطی و نثر ساده و موجز نویسنده که با کلام پسربچه کاملا همخوانی دارد در ابتدا به خواننده این امر را القا میکند که با داستانی واقعگرا مواجه ...ادامه مطلب »
معرفی کتاب «خیرالنساء»؛ قاسم هاشمینژاد
۱۹ آبان ۱۳۹۸
خیرالنساء؛ یک سرگذشت رازآلود، در پس عطری نامنتظر قاسم هاشمینژاد در داستان نیمهبلند «خیرالنساء»، سرگذشت مادربزرگش (۱۲۷۰-۱۳۶۷) را روایت میکند. بسیاری، خیرالنساء را داستانی عرفانی تلقی کردهاند. اما هاشمینژاد خود در اعترافی صادقانه بیان میکند که اصلن قصد نداشته داستان عرفانی بنویسد. او که در سالهای حوالی ۱۳۷۲، به کار نوشتن شعرهای داستانواره مشغول بوده، بنا میکند خیرالنساء را هم در همان قالب بنویسد؛ شعری ...ادامه مطلب »
قصهی بیچارهترین و بیپناهترین مخلوقات
۰۷ دی ۱۳۹۸
یادداشت بر قصهی دوم «ترس و لرز» مجموعهی «ترس و لرز» نوشتهی غلامحسین ساعدی مانند مجموعه داستان «عزادارن بیل» شامل چند قصه است که همگی در یک مکان فقیر و افسونزده و با شخصیتهای مشترک روایت میشوند که در این شش قصه، ورود غریبهای به روستا باعث ماجراهایی شوم و ماوراءالطبیعی میشود ولی هر یک قصههایی مجزا دارند. ساعدی از جملهی نویسندگان اقلیمی و بومی معرفی شده است. در دههی سی برخی از ...ادامه مطلب »
نگاهی به داستان مرثیهی باد، ابوتراب خسروی
۳۰ بهمن ۱۳۹۸
داستان «مرثیهی باد» سومین داستان از مجموعه داستان «کتاب ویران» به قلم ابوتراب خسروی، نویسندهی نامآشنا و موفق در زمینهی ادبیات داستانی مدرن و بالاخص پست مدرن است. در این یادداشت تلاش شده است تا با نگاه به برخی از مؤلفههای سوررئالیستی داستان «مرثیهی باد»، مقولهی زمان که از دید نگارنده شاخصترین عنصر این داستان میباشد بررسی شود. یکی از مشخصات داستانهای سوررئال به مانند داستانهای مدرن و ...ادامه مطلب »
معرفی کتاب«گنبد کبود»؛ کورش اسدی
۲۱ اسفند ۱۳۹۸
یکی بود یا یکی نبود کتاب «گنبد کبود» مجموعهداستانیست متشکل از هشت داستان مجزا. کورش اسدی پس از نزدیک به یک دهه که هیچ کتابی منتشر نکرده بود، سکوتش را با این مجموعهداستان شکست. این مجموعه که اولین بار در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات نیماژ به چاپ رسید، در جایزه ادبی داستان شیراز، جایزه جلال و جایزه مهرگان تقدیر شده است. در این کتاب اسدی تمرکزش را بر انسان معاصر گذاشته است. مدنیت شهری و تنهاییای که بر انسان غلبه میکند در ...ادامه مطلب »
نگاهی به داستان بلند «نماز میت»؛ رضا دانشور
۱۸ تیر ۱۳۹۹
«وای به وقتی که درد، چهرهی آدمی را مسخ کند» چه داستان بلند بدانیماش، چه رمان کوتاه؛ «نماز میت» در شکنجهگاه آغاز میشود، به بلندای رنجِ روانِ آدمی قامت میبندد و در اقراری ناخواسته میشکند. بهعنوان مقدمه؛ «نماز میت» که به سال ۱۳۵۰ به چاپ رسید، نام رضا دانشور جوان (۱۳۲۶-۱۳۹۴) را جدیتر از قبل، بهعنوان نویسندهای نوگرا و تجربی بر سر زبانها انداخت. او که پیشتر چندین ...ادامه مطلب »
برجهای قدیمی، حکایتهایی سردرگم یا کوبیسمی چندوجهی
۲۹ تیر ۱۳۹۹
کتاب «برجهای قدیمی» نوشتهی «علیمراد فدایینیا» اولین بار در سال ۱۳۵۰ توسط انتشارات شب منتشر شد و پس از آن توسط نشر آوانوشت تجدید چاپ شد. فدایینیا قبل از انتشار این کتاب داستان بلندی نیز با نام «حکایت هیجدهم اردیبهشت بیستوپنج» نوشته بود که در زمان خود به خاطر ساختار و فرم متفاوتش واکنشهای گوناگونی از طرف منتقدین و نویسندگان در بر داشت. او در برههای این کتاب را نوشت که ساختارشکنی در ادبیات ایران به ...ادامه مطلب »
یادداشت بر رمان «شب هول»؛ هرمز شهدادی
۱۵ مرداد ۱۳۹۹
رمان شب هول و آنجا که تاریخ روشنفکری در ایران خود را به واسطهی زنان بازمیشناسد. «در لرزش تارهایی که در تاریکی تاریخ، در تاریکی روح نواخته میشود.» درست در مقطعی که زنان، کم و انگشتشمار نقشِ ملموس در تاریخ روشنفکری ایران دارند، میتوان در برخی آثار هنرمندان و نویسندگان نقشِ بازنمایانگرانهشان را دید؛ نقشآفرینیای نه مستقیم که نیابتی. از آن جهت که باری از معنا و مفهوم و جایگاه روشنگری بر دوش چگونگیِ ...ادامه مطلب »
تهران، پیکر گمشده
۲۲ مرداد ۱۳۹۹
امروز در خانه ماندم و به تهران فکر کردم. به خیابانهاى پر از چالههاى ناگهانىاش، که آدم را وسطِ هزار فکرِ جورواجور، بیدار مىکند و پرت مىکند وسطِ روزمرّگى. وسطِ دغدغهى شیر با لاکتوز یا بى لاکتوز. وسط رژیم گوشت یا گیاهخوارى. وسطِ تفاوتِ غولآساى تهرانِ با تو یا بى تو. مانی میخوانی پیغامها را؟ بیربط زیاد میگویند این دکترها. شوکه شدهای حتماً که به یاد نمیآوری. خواهرت برایم نوشت که فراموشی ...ادامه مطلب »
آیتالکرسی بوی سیگار میدهد
۲۸ مرداد ۱۳۹۹
به پشت سرم نگاه میکنم و تند تند آیتالکرسی میخوانم.... اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلا.... میدوم. تند. قدمهایم را بلند برمیدارم. انگار هر چه بلندتر باشند تصویرت را از ذهنم دورتر میکنند. توی سرم صداها میپیچند و مغزم مدام پر و خالی میشود. «بذار بیاد سراغت. نباید بترسی. خودتو رها کن.» قلبم توی گلویم میکوبد. تند. حتی تندتر از آن وقتی که بار اول تو را دیدم و به من خندیدی. حتی تندتر از آن وقتی که رویم افتاده بودی و داغی نفست با ...ادامه مطلب »
معرفی کتاب «شرطبندی روی اسب مسابقه»؛ امیرحسین خورشیدفر
۲۹ مرداد ۱۳۹۹
قیقاج رفتن یا شرطبندی روی «زندهگی» «شرطبندی روی اسب مسابقه و قصههای دیگر» نام کتاب دوم «امیرحسین خورشیدفر» در بخش ادبیات بزرگسال است. مجموعهای که سال ۱۳۹۶ توسط نشر ثالث منتشر شد. کتابی که تأکید بر ساختگی بودن هر داستانی دارد. به این معنا که اتفاق و یا شخصیت یگانهای در زندگی وجود ندارد، و درصد عظیمی از آدمها، نه نابغهاند و نه قهرمان و اتفاقات زندگی همین رویدادهای به ظاهر ساده و افکار درونی ...ادامه مطلب »
روز سبیل
۰۹ شهریور ۱۳۹۹
سایهاش توی راهرو سنگینی میکند. خودم را میاندازم در اولین کلاس خالی. توی جامیزها را میگردم، شاید چادری چیزی پیدا شود بپیچم دور خودم. باد ابرهای سرخ را از لای پرده میآورد تو و پنجره را محکم به هم میزند. آخ! این پرده هم خوبست! «مگه صدای زنگ رو نشنیدی؟» هیبت بزرگ خانم رفیعی قاب در را گرفته است. نه چشمهایش معلوم است و نه دماغش. دو دستش را از زیر چادر درمیآورد و سبیل چخماقی واکسزدهاش را به بالا تاب میدهد. از ...ادامه مطلب »
هوشنگ گلشیری و ممنوعیت آثارش؛ با تأکید بر معرفی کتاب «در ولایت هوا» تفنّنی در طنز
۱۱ شهریور ۱۳۹۹
مقدمه؛ دربارهی ممنوعیت آثار هوشنگ گلشیری هوشنگ گلشیری نیز مانند بسیاری از نویسندگان بزرگ دوران ما، با پدیدهی ممنوعیت و سانسور مواجه بوده است و همین امر بر میزان استقبال مخاطب از آثار مختلفش تاثیر بسیاری داشته است. طبیعی است که از «شازده احتجاب» بیشتر شنیده باشیم، یا از «آینههای دردار» یا داستانهای کوتاهاش. زیرا هرکدام با وجود طی کردن مسیری پر فراز و نشیب، در نهایت اجازهی چاپ در داخل را یافتند و همین ...ادامه مطلب »
نگاهی به داستان «آنچه فردا بینی و پسفردا بینی و پسانفردا»؛ رضا دانشور
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
«معشوق همینجاست بیایید بیایید» داستان «آنچه فردا بینی و پسفردا بینی و پسانفردا» اولین داستان کوتاه رضا دانشور است که به صورت رسمی در کتاب «بازآفرینی واقعیت» چاپ شد. این کتاب مجموعهای است از ۲۷ داستان کوتاه از ۲۷ نویسنده معاصر، به انتخاب محمدعلی سپانلو که اول بار در سال ۱۳۴۹ توسط انتشارات زمان به چاپ رسید. پس از سالها این داستان همراه با تعدادی دیگر از داستانهای کوتاه رضا دانشور در مجموعهای به نام ...ادامه مطلب »
با پیوستن به مشترکان
گروه ادبی پیرنگ
از جدیدترین تحلیلها، یادداشتها، فراخوانها و اخبار پیرنگ
مطلع شوید.
مشترک شوید