داستان-بی در کجا-نغمه کرم‌نژاد

. آنِسه بعدِ سال‌ها برگشته بود. نشسته بود روی صندلی چوبی، پا روی پا انداخته و ساق روشن یک پاش بر زانوی چپ تاب می‌خورد. پشت سرش برج بلندی بود با ساعتی بزرگ بر بالا. پاندول ساعت برج همراه...

واحد پول خود را انتخاب کنید