چاپ دوم «فیل در تاریکی» پس از چهل سال، در غیابِ نویسندهاش
۰۴ تیر ۱۳۹۸
خبر رسیده که چاپ دوم رمان «فیل در تاریکی» پس از چهل سال، توسط نشر هرمس در نمایشگاه کتاب تهران (۱۳۹۸) عرضه شده. کتابی که قاسم هاشمینژاد دربارهی ممنوعیت آن در سالهای آغازین بعد از انقلاب، اینطور گفته است: «به یاد میآورم که در سالهای اول انقلاب عکسالعمل نسبت به آنچه رمان پلیسی میشناختند بسیار تند بود. چاپ و نشر آن ممنوع شد. تصور تصمیمگیرندهها این بود که در جامعه یک انقلاب معنوی صورت گرفته و این گونه آثار باعث گمراهی خوانندهها و تنزل اخلاقی میشود. کموبیش از آن طرف بام افتادیم. بحث منحصر به رمان پلیسی نمیشد. بود و نبود داستان زیر سوال رفته بود. خواندن داستان چه منفعتی داشت؟ آیا اصلاً ضرر آن بیشتر از منفعتش نبود؟ پس از هزاران سال که بشر با داستان سر کرده بود ما رسیده بودیم به نقطهی صفر. غمانگیز بود که میدیدی انسانهای فرهیخته خودشان را موظف میدیدند که دربارهی اهمیت و ارزش داستان قلمفرسائی کنند.»
سالها بعد از انقلاب و در اوایل دههی ۹۰ قرار بود چاپ دوم «فیل در تاریکی» منتشر شود که به دلیل نارضایتی هاشمینژاد از ویراستاری کتاب، به انجام نرسید. او در این باره گفته است: «هنگامی که نسخهی نهائی کتاب را ناشر محترم برایم فرستاد، چشمتان روز بد نبیند، سخت جا خوردم، بعد بم برخورد، بعد اشکم درآمد. چون آن را یک توهین به اثری تلقی میکردم که حدود چهل سال پیش منتشر شد و طی یکی دو دههی گذشته به طور زیرزمینی (یا از طریق اینترنت) هزاران نسخه از آن تکثیر شده و دست به دست میرود. یعنی یک کتاب شناختهشده است، نه به طور رسمی، بلکه غیررسمی! اشکم درآمد از آنچه بر فضای نشر حاکم شده، و نه به خاطر آنچه بر سر من و کارم رفته. [...] حالا شما در نظر بگیرید که در سال ۹۲ که ما در آن قرار داریم، بعد از این همه تجربههای زبانی و به دست آن همه آدمهائی که جان در این راه گذاشتهاند، بیائیم درستنویسی فرهنگستانی را اساس کار زبان داستانی قرار بدهیم. نتیجهاش این میشود که وقتی شخصیت پائینشهری شما میگوید «پوسخند» شمای ویراستار درستنویس آن را تبدیل بکنید به «پوزخند» و بر نویسندهی بینوا که دستش از همهجا کوتاه است پوزخند بزنید و فخر بفروشید بابت درستنویسیتان و به کلی ندانید که با این کار مقولهی باورپذیری را زیر سوال بردهاید. [...] تازه این بیملاحظگی در کار قاسم هاشمینژاد صورت میگیرد که من باشم. کسی که در چهل سال پیش همین فرضیهی زبان داستانی را و عدم امکان رعایت درستنویسی را در نقدهائی که بر آثار معاصرانش نوشته بود مطرح کرد. [...] نه، من طفلک ویراستاران را مقصر نمیدانم. آنها مزد میگیرند که خواست ناشرینشان و مهمتر از آن خواست یک جامعهی فرهنگی بیاطلاع را برآورده کنند. من بر این فضائی که حاکم شده است میگریم که در آن بسازبفروشها و کاسبکارها تعیینکنندهی سرنوشت فرهنگ من شدهاند.»
حالا که پس از چهل سال، نسخهای رسمی از «فیل در تاریکی» در غیابِ نویسندهاش در اختیار فارسیزبانان قرار گرفته است، امید است همهی آن چیزی که هاشمینژاد از ویراستاری درستِ اثرش مد نظر داشته، بی کم و کاست رعایت شده باشد.
نقل قولها: کتاب «راه ننوشته»؛ با قاسم هاشمینژاد دربارهی کتابهایش، علیاکبر شیروانی، نشر هرمس
سالها بعد از انقلاب و در اوایل دههی ۹۰ قرار بود چاپ دوم «فیل در تاریکی» منتشر شود که به دلیل نارضایتی هاشمینژاد از ویراستاری کتاب، به انجام نرسید. او در این باره گفته است: «هنگامی که نسخهی نهائی کتاب را ناشر محترم برایم فرستاد، چشمتان روز بد نبیند، سخت جا خوردم، بعد بم برخورد، بعد اشکم درآمد. چون آن را یک توهین به اثری تلقی میکردم که حدود چهل سال پیش منتشر شد و طی یکی دو دههی گذشته به طور زیرزمینی (یا از طریق اینترنت) هزاران نسخه از آن تکثیر شده و دست به دست میرود. یعنی یک کتاب شناختهشده است، نه به طور رسمی، بلکه غیررسمی! اشکم درآمد از آنچه بر فضای نشر حاکم شده، و نه به خاطر آنچه بر سر من و کارم رفته. [...] حالا شما در نظر بگیرید که در سال ۹۲ که ما در آن قرار داریم، بعد از این همه تجربههای زبانی و به دست آن همه آدمهائی که جان در این راه گذاشتهاند، بیائیم درستنویسی فرهنگستانی را اساس کار زبان داستانی قرار بدهیم. نتیجهاش این میشود که وقتی شخصیت پائینشهری شما میگوید «پوسخند» شمای ویراستار درستنویس آن را تبدیل بکنید به «پوزخند» و بر نویسندهی بینوا که دستش از همهجا کوتاه است پوزخند بزنید و فخر بفروشید بابت درستنویسیتان و به کلی ندانید که با این کار مقولهی باورپذیری را زیر سوال بردهاید. [...] تازه این بیملاحظگی در کار قاسم هاشمینژاد صورت میگیرد که من باشم. کسی که در چهل سال پیش همین فرضیهی زبان داستانی را و عدم امکان رعایت درستنویسی را در نقدهائی که بر آثار معاصرانش نوشته بود مطرح کرد. [...] نه، من طفلک ویراستاران را مقصر نمیدانم. آنها مزد میگیرند که خواست ناشرینشان و مهمتر از آن خواست یک جامعهی فرهنگی بیاطلاع را برآورده کنند. من بر این فضائی که حاکم شده است میگریم که در آن بسازبفروشها و کاسبکارها تعیینکنندهی سرنوشت فرهنگ من شدهاند.»
حالا که پس از چهل سال، نسخهای رسمی از «فیل در تاریکی» در غیابِ نویسندهاش در اختیار فارسیزبانان قرار گرفته است، امید است همهی آن چیزی که هاشمینژاد از ویراستاری درستِ اثرش مد نظر داشته، بی کم و کاست رعایت شده باشد.
نقل قولها: کتاب «راه ننوشته»؛ با قاسم هاشمینژاد دربارهی کتابهایش، علیاکبر شیروانی، نشر هرمس