انسان‌شناسی فرهنگی مردم جنوب در اهل هوا

نویسنده: سعید داودی

تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد, ۱۴۰۰

چاپ
اهل هوا اثر غلامحسین ساعدی

اگرچه وقتی اسم «غلامحسین ساعدی» آورده می‌شود، در قدم اول تصاویری از فیلم «گاو» مهرجویی در ذهنمان نقش می‌بندد و اسامی چند کتاب داستانی و نمایشنامه مثل ترس‌ولرز، عزاداران بیل و… به ذهنمان می‌آید، ولیکن گستردگی آثار ساعدی بیشتر از چند کتاب داستان کوتاه و نمایشنامه است. او نویسنده‌ای است که در زمینه‌های مختلف قلم زده و اگر بگوییم در همه‌ی این زمینه‌ها هم موفق بوده، پر بیراه نگفته‌ایم.
با این مقدمه، می‌خواهم به سراغ «تک‌نگاری‌»های ساعدی بروم. پیشینه‌ی تک‌نگاری ادبی در ایران به سال ۱۳۴۱ هجری شمسی برمی‌گردد. همان سالی که «جلال آل احمد» به درخواست «احسان نراقی»، رئیس وقت مؤسسه‌ تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، مدیریت سلسله نشریاتی را در این زمینه بر عهده می‌گیرد. نخستین همکاری ساعدی با این مؤسسه، «ایلخچی» است که در سال ۱۳۴۲ منتشر می‌شود. ساعدی سپس «خیاو یا مشکین‌شهر» را در سال ۱۳۴۳ می‌نویسد. «اهل هوا» نیز سومین تک‌نگاری ادبی غلامحسین ساعدی است که به کمک انتشارات امیرکبیر، با همین نام در سال ۱۳۴۵ منتشر می‌شود.
تک‌نگاری، معادل فارسی عبارت «Monography» است؛ که از ترکیب دو واژه‌ی «Mono» به معنای یکتا (واحد، تک و…) و «Graphy» به معنای تصویر (توصیف) ساخته شده است و از مجموع این عبارت، توصیف یا نگارش یک چیز واحد برداشت می‌شود. تعریف تک‌نگاری نیز مطابق با همین معناست.
تک‌نگاری شیوه‌ای مطالعاتی در علم مردم‌شناسی به حساب می‌آید؛ که پدیده‌های اجتماعی یک جامعه‌ی کوچک را به طور ژرف و دقیق، از همه‌سو مورد مطالعه قرار می‌دهد. پایه و اساس تک‌نگاری، مشاهدۀ مستقیم و عینی است. محقق با زندگی در بین مردم جامعه‌ی منتخب، در پی معاشرت و مصاحبت مستقیم با آنها و طرح پرسش‌های متعدد، به فرهنگ و امور اجتماعی‌شان نزدیک شده و هر آنچه که مشاهده کرده، به طور کامل توصیف می‌کند.
در تک‌نگاری، نویسنده (یا محقق) می‌تواند جنبه‌های متفاوت زندگی اجتماعی منطقه‌ی هدف را مورد بررسی قرار دهد. از جغرافیا گرفته تا ساخت‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، ارزش‌ها، باورهای عامیانه و… یا اینکه می‌تواند مطالعاتش را فقط روی یک مسئله متمرکز کند.
در بین سه تک‌نگاری ساعدی، «اهل هوا» با دو کتاب دیگر یک فرق اساسی دارد. ساعدی در دو کتاب «خیاو یا مشکین شهر» و «ایلخچی» به توصیف تمام و کمال این دو منطقه پرداخته است. در اهل هوا اما، موضوع کتاب متفاوت است. در اهل هوا، توصیف یک محل در همه‌ی ابعادش هدف نویسنده نیست. بلکه نویسنده به سراغ یکی از باورهای عامیانه‌ی مردم جنوب رفته و آن را مورد بررسی قرار داده است.

 

آیین اهل هوا از نظرگاه ساعدی

«اهل هوا به طور اعم به کسی اطلاق می‌شود که گرفتار یکی از بادها شده‌ است. و بادها تمام قوای مرموز و اثیری و جادویی را ‌گویند که همه جا هستند و مسلط بر نوع بشر. هیچ‌کس و هیچ نیرویی را قدرت مقابله با آنها نیست و آدمیزاد در مقابلشان چنان عاجز و بیچاره است که راهی جز مماشات و قربانی دادن و تسلیم شدن ندارد.» (اهل هوا، غلامحسین ساعدی، صفحه ۲۲)
زندگی ساحل‌نشینان جنوب، بیش از آنکه به زمین وابسته باشد، به دریا متصل است. آنها روزی خود را از دریا می‌گیرند و دریا برایشان حکم یک خدای روزی‌دهنده را دارد. زمین ناچیز است و نامرغوب. آب اگرچه بسیار، امّا شور است و به کار کشاورزی نمی‌آید. همین دریای روزی‌دهنده نیز که می‌تواند معشوقه‌ی ساحل‌نشینان باشد، گاهی نامهربان می‌شود و دشمن. یکی از بلایایی که از دریا می‌آید، بادهاست؛ بادها از آب‌های دوردست می‌آیند، به جان مردم ساحل‌نشین می‌افتند و آنها را به تعبیری گرفتار می‌کنند. اگر کسی گرفتار باد شود و بتواند جان سالم از چنگ باد به در ببرد، آن وقت آن شخص به جرگه‌ی «اهل هوا» درمی‌آید.
اهل هوا باید قوانینی را رعایت نمایند. مانند: پوشیدن لباس تمیز و سفید، معطر بودن و لب به می نزدن. بادها انواع مختلفی دارند و گفته می‌شود که حدود هفتاد و دو باد وجود دارد. نوبان، شیخ، جن، دیو، زار، دینگومار و… نام این بادهاست. بادها می‌توانند مسلمان یا کافر باشند. راه رهایی از چنگال این بادها، یاری خواستن از بابا و مامای باد است. هر باد برای خودش یک بابا و یا مامای باد دارد. باباها (ماماها) اغلب سیاه‌پوست هستند و این حرفه را از والدین خود به ارث می‌برند. هریک از این افراد می‌توانند بابا یا مامای چندین باد باشند.
برای درمان بیمار، مراسمی خاص ترتیب می‌دهند. در این مراسم‌ها از چندین دهل و ساز با اسم‌های مختلف و بخوردان‌های بزرگ و کوچک استفاده می‌شود. بابا و مامای باد می‌داند که چه آهنگی را برای چه بادی بنوازد و چه کسانی را برای مراسم دعوت کند.
بادها از جاهای دوردست و خشکی‌های ناآشنا می‌آیند؛ ولی بیشتر از سواحل دوردست آفریقای سیاه. بادهای هندی و فارسی اگرچه ترسناکند اما به پای بادهای بزرگ و سیاه سواحل آفریقا نمی‌رسند. در ساحل جنوب ایران، همه نوع باد پیدا می‌شود. بادها یا به همراه سیاهان آفریقایی به ساحل ایران رسیده‌اند؛ یا در کله‌ی جاشوان و دریانوردان فقیر ایرانی لانه کرده و به این طرف‌ها آمده‌اند. و حالا قرن‌هاست که ساحل‌نشینان فقیر، گرفتار این بادها هستند و برای درمان خود چاره و علاجی را به کار می‌گیرند که سیاهان آفریقا سال‌های سال به کار می‌برده‌اند.
بادها در طول سالیان و در پی راهی که از آفریقا تا سواحل جنوب ایران طی کرده‌اند، با خرده فرهنگ‌ها و قصه‌های عامیانه ایرانی ترکیب شده‌اند؛ رنگ و بوی ایرانی گرفته‌اند. برای مثال اشعار و جادوهای آفریقایی، جای خودشان را به شعرها و مدح‌هایی داده‌اند که ریشه در سنت‌ها و باورهای مذهبی و عامیانه‌ی مردم جنوب دارد. و نوع پوشش و رفتار اهل هوا، به باورهای دینی مردم نزدیک است.
ساعدی در اهل هوا، نخست فهرستی از اصطلاحات اهل هوا را شرح می‌دهد و کلیاتی را درباره‌ی وضع زندگی مردم جنوبی می‌آورد. سپس به سراغ معرفی بادها و زارهای معروف می‌رود و پیشینه‌ی هر باد را بررسی می‌کند و سپس به چگونگی رهایی فرد بیمار از دست آن باد و سازها و شیوه‌ی اجرای مراسم‌ آیینی آن می‌پردازد.

 

نگاه اسطوره‌ای به مراسم اهل هوا

میرچا الیاده، اسطوره‌شناس و دین‌پژوه رومانیایی، معتقد است تفکر بدوی در انسان شامل سه مرحله می‌شود، تا در نهایت به تفکر علمی برسد.
نخست جادو و آیین‌های جادویی است که مردم با تکیه بر این آیین‌ها در پی کنترل طبیعت برمی‌آیند.
مرحله‌ی دوم، اعتقاد به خدایان فراطبیعی است. خدایانی که بر پدیده‌های طبیعی احاطه دارند و این پدیده‌ها تحت کنترل آنهاست. به همین خاطر انسان‌ عصر پیشین برای هر پدیده‌ خدایی متصور بود. از خدای دریا گرفته تا خدای باران و خدای باروری و…
مرحله‌ی سوم این تفکر، تلفیق دین و جادوست. در این مرحله، باور مردم بر این است که با اجرای آیین‌ها و مراسم‌های جادویی، می‌توانند خدایان را وادارند تا از خواسته‌ی آنها پیروی کنند. مثالش آیین سیاووش‌خوانی است که سال‌ها پیش در برخی از مناطق روستایی برپا می‌شد و ریشه در باورهای مردم دارد.
باور به وجود بادها و اجرای نمایش‌های جادویی، که با باورهای مذهبی و عامیانه مردم آمیخته شده، نیز می‌تواند از جنس همین تفکر باشد. به این جهت نمی‌توان و نباید آن را خرافه خواند. در حقیقت این باور، مرحله‌ای از تفکر علمی آدمی است و نه یک خرافه.

 

باورهای عامیانه‌ی مردم جنوب در مجموعه داستان ترس‌ولرز

ترس‌و‌لرز، شش داستان کوتاه پیوسته از ساعدی است؛ که در سال ۱۳۴۷ به چاپ رسیده است. فضای داستانی مجموعه‌ی ترس‌ولرز، خواننده را همراه خود به روستایی در دل سواحل جنوبی ایران می‌برد. در این مجموعه توصیفاتی که از فضای روستا و باورهای مردم روستا آورده شده، بیش از هر چیز آدم را یاد تک‌نگاری اهل هوا می‌اندازد.
برای مثال در داستان اول، «سالم احمد» یکی از مردان روستاست که با غریبه‌ای روبه‌رو می‌شود. سیاهی، که انگار از بادهاست و سالم احمد را گرفتار می‌کند. مردم روستا، چاره‌ی کار را در دست زاهدی می‌بینند که کپرنشین است و این‌طور از وقایع داستان برمی‌آید، بابای زار.
«زاهد توی کاسه‌ای به سالم احمد آب می‌داد. عبدالجواد و محمدعلی دهل‌ها را روی زمین گذاشتند و منتظر شدند. زاهد برگشت و آنها را دید و گفت: یا الله. یا محمد. حالا باید تا صبح بکوبیم.» (ترس و لرز، غلامحسن ساعدی، صفحۀ ۱۵ و ۱۶)
در داستان سوم، این‌بار «زن عبدالجواد» است که هوایی می‌شود.
«محمد احمد علی ایستاد و نفس تازه کرد و گفت: ها زکریا، عیال عبدالجواد هوایی شده.» (ترس و لرز، غلامحسین ساعدی، صفحۀ ۶۶)
در دیگر داستان‌های ترس‌ولرز نیز می‌توانید نشانه‌هایی از باورهای عامیانه‌ی مردم جنوب را ببینید. از باور به بادها، که مردم را گرفتار می‌کنند، تا زنده انگاشتن دریا و اینکه روزی‌دهنده اوست و حق دارد گاهی مهربان باشد و گاهی نامهربان.

 

جمع‌بندی

غلامحسین ساعدی را باید نویسنده‌ای توانا دانست. او نویسنده‌ای است که در زمینه‌های مختلفی قلم زده. از داستان کوتاه گرفته تا رمان، نمایشنامه، فیلم‌نامه، ترجمه و تک‌نگاری. کتاب «اهل هوا» یکی از مجموعه تک‌نگاری‌های ساعدی است که نخستین بار در انتشارات امیرکبیر و به مدد مؤسسه‌ تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران به چاپ رسیده است. ساعدی در اهل هوا به باورهای عامیانه‌ی مردم جنوب پرداخته و آن را حاصل برهم‌کنش فرهنگ عامیانه‌ی مردم جنوب با مهاجران آفریقایی می‌داند.
در پایان این یادداشت، به عنوان نگارنده‌ی متن، امیدوارم به‌زودی شرایط برای تجدید چاپ مجموعه تک‌نگاری‌های ساعدی فراهم شده، این سه کتاب در اختیار خوانندگان قرار بگیرد.

 

منابع:

سیف‌الدینی، علیرضا. (۱۳۹۴). «نقد آثار غلامحسین ساعدی از نگاه نویسندگان». تهران: اشاره، چاپ اول.
ساعدی، غلامحسین. (۱۳۴۷). «ترس و لرز (شش قصه پیوسته)». تهران: زمان.
ساعدی، غلامحسین. (۱۳۴۵). «اهل هوا». تهران: مؤسسه‌ تحقیقات و مطالعات اجتماعی، امیرکبیر.
استروس، لوی. (۱۳۵۸). «نژاد و تاریخ». ترجمه‌ی ابوالحسن نجفی. تهران: پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران.

 

برچسب ها:
نوشته های مشابه
رمان «توپ شبانه» جعفر مدرس صادقی

یادداشت بر رمان «توپ شبانه» جعفر مدرس صادقی

  «من سال‌هاست که فقط دفترچه خاطرات می‌نویسم... شاعر بودن به این سادگی‌ها نیست. به چاپ کردن و چاپ نکردن هم نیست... شعرا فقط احترام دارند. اما احترام به چه دردی ...

آخرین انار دنیا-بختیار علی

آرمان‌های انسان‌کش در کتاب آخرین انار دنیا

کتاب «آخرین انار دنیا» اثر «بختیار علی» با عنوان شاعرانه‌ی خود نوید متنی می‌دهد خیال‌انگیز و آغازش شوق خواندن داستانی را برمی‌انگیزد که مملو از شاعرانگی‌ها و نازک‌خیالی‌هاست. چینش و نحو ...

کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

من ترجیح می‌دهم سرم به کار نوشتن باشد

  «در ژانویه‌ی ۱۹۹۰، طی سفرم به مجارستان، چکسلواکی، لهستان، آلمان شرقی و بلغارستان، احساسی که داشتم آمیزه‌ای بود از سردرگمی به اضافه‌ی امید. می‌دانستم که این سفر هم مثل تمام ...

میم تاکآباد---نغمه کرم‌نژاد

احضار سطرهایی از زهدان یک رؤیا

. «و حالا این تلخکامی که من هیچ‌وقت نمی‌توانم مطمئن شوم، تنها واقعیت امروز من است.»   «میمِ تاکآباد» نخستین اثر نغمه کرم‌نژاد است که در اسفندماه ۱۴۰۰ توسط نشر آگه منتشر شد. ...

واحد پول خود را انتخاب کنید