غلامحسین ساعدی و تک‌نگاری‌هایش؛ با تأکید بر کتاب «اهل هوا»

نویسنده: حدیث خیرآبادی

تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد, ۱۴۰۰

چاپ
ساعدی در سفر به جنوب

از غلامحسین ساعدی، علاوه بر داستان‌های کوتاه، رمان‌ها، نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌هایش، سه تک‌نگاری مهم نیز بر جا مانده است. ایلخچی (۱۳۴۲)، خیاو یا مشکین‌شهر (۱۳۴۳) و اهل هوا (۱۳۴۵). این تک‌نگاری‌ها که با همکاری «مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی» دانشگاه تهران (تأسیس ۱۳۳۷)، به پیشنهاد جلال آل احمد و زیر نظر او به انجام رسیده است، وجه دیگری از نگاه دقیق، موشکافانه و تیزبین ساعدی را در مواجهه با اجتماعی که در آن می‌زیست، بازنمایی می‌کند. ساعدی در این تک‌نگاری‌ها با نگاهی انسان‌شناسانه، جامعه‌شناسانه و گاه روانکاوانه به پژوهش در جوامع محلی پرداخته و حاصل مشاهدات و مطالعاتش را با خلاقیت ادبی درآمیخته و آثاری جذاب و مستندگونه خلق کرده است که هر یک، همچنان و پس از بیش از نیم قرن، جزو مهم‌ترین منابع پژوهشی در حوزه‌ی خود به شمار می‌‌آیند.

صادق هدایت نخستین کسی بود که پژوهش در فرهنگ عامه و کاوش در فلکلر یک منطقه را بر اساس روش تحقیق اصولی و علمی برگرفته از روش‌های اروپاییان، تدوین و پی‌ریزی کرد. او «ضمن آنکه نظرها را به سوی فرهنگ عامیانه و ابعاد وسیع آن در ایران جلب کرد، نشان داد برای دستیابی به اطلاعات چه باید کرد و حتی نحوه‌‌ی تحقیق علمی و ابعاد آن را در شئون اجتماعی، اقتصادی، مادی و عاطفی مردم روشن ساخت. این پژوهش و کوشش هدایت حدود ۲۰ سال طول کشید و در هر مقطعی که نتیجه‌ی کارش آماده می‌شد چاپ و منتشر کرد.»۱ *

او سپس «طرح کلی برای کاوش فلکلر یک منطقه» را تدوین کرد و آن را در مجله‌ی سخن به چاپ رساند و سپس از پژوهشگران مناطق مختلف کشور خواست که بر اساس آن طرح کلی، مطالعات دقیق و کاملی راجع به فلکلر دهکده یا شهر یا قبیله‌‌ی خود به انجام برسانند و برای مجله ارسال کنند. همین شیوه‌نامه‌ بعدها مورد استفاده‌ی پژوهشگران بسیاری از جمله ساعدی و آل احمد قرار گرفت و زمینه را برای مطالعات فرهنگ عامه‌ در ایران آماده ساخت.
پس از تأسیس «مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی»، جلال آل احمد از نخستین افرادی بود که همکاری خود را با این مؤسسه آغاز کرد. او در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۹ سه تک‌نگاری نوشت: اورازان (۱۳۳۳)، تات‌نشین‌های بلوک زهرا (۱۳۳۷) و «جزیره‌ی خارگ، درّ یتیم خلیج فارس» (۱۳۳۹). به علاوه، در ترغیب افرادی همچون غلامحسین ساعدی برای همکاری با مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی نقش بسزایی داشت.

ساعدی، که پیش‌تر به فعالیت داستان‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی مشغول بود، سفرهای خود و نوشتن تک‌نگاری بر مبنای آن سفرها را آغاز کرد. او در تک‌نگاری‌های «ایلخچی» و «خیاو یا مشکین‌شهر»، به مردم‌نگاری بخش‌هایی از سرزمین آبا و اجدادی خود در آذربایجان پرداخت.

دکتر احسان نراقی عضو هیئت مدیره‌ی «مؤسسه‌ مطالعات و تحقیقات اجتماعی» در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ی آیندگان به سال ۱۳۴۷، درباره‌ی مطالعاتی که با هدایت آن مؤسسه‌ توسط غلامحسین ساعدی، سیروس طاهباز و هوشنگ پورکریم انجام شده بود، گفته است:

«کسانی مانند دکتر ساعدی را که علاقه‌شان به کار مستمر و دائم بیشتر بود انتخاب کردیم و با آنها بیشتر همکاری کردیم و از روش‌های جدید تحقیقاتی آنها را مطلع کردیم و نتیجتاً کتاب خیاو که یک تحقیق جلورفته و جامعی است حاصل شد و یا ایلخچی که نشان داد چگونه مردمانی با یک معتقدات دینی و اجتماعی و همبستگی معنوی خاصی در یک ده توانستند مکانیزاسیون به‌روز صنعت و کشاورزی را بپذیرند،‌ بدون اینکه نظام اجتماعی‌شان دگرگون شود و این قابل تحسین و توجه است.»۲

او در ادامه با اشاره به محوریت مطالعه‌ی اسکان ایل شاهسون در مشکین‌شهر در پروژه‌ی تک‌نگاری خیاو گفته است:

«اینکه ما خیاو را مطالعه کردیم، در دنباله‌ی تحقیقات راجع به ایلات شاهسون بوده است که از سال‌ها پیش شروع کرده بودیم و می‌باید در موازات آن تحقیقات که بیشتر با روش انسان‌شناسی بود و جنبه‌ی تحرک ایلات شاهسون منظور بود،‌ اسکان آنها نیز مطالعه شود؛ یعنی شاهسونی که در مشکین‌شهر اسکان کرده بود. چون دکتر ساعدی اهل آن نواحی بود و زبان ترکی می‌دانست و علاقه به این مطالعه داشت، ما هم کمکش کردیم.»۲

اما سومین و آخرین و شاید بتوان گفت مهم‌ترین تک‌نگاری ساعدی، به لحاظ موقعیت جغرافیایی و فرهنگی، دور از زادگاه و پیشینه‌ی فرهنگی-قومی اوست.

«[اهل هوا] بررسی یک باور بومی است به نام «هوا» یا «هوایی شدن» در مناطق جنوبی ایران – از میناب تا روستاهای بندرلنگه، بوشهر و جزیره‌نشینان هرمز- که در حقیقت تحقیقی است در باب یک نوع بیماری خاص روانی که ریشه در باورها دارد و تک‌نگاری به معنای متعارف نیست.»۳

ساعدی به واسطه‌ی برخورداری از دوستانی از اهالی جنوب، زمینه‌ و مقدمات آشنایی، حضور و پژوهش در این منطقه را فراهم آورد. از جمله‌ی این دوستان، ناصر تقوایی بود که در این راه، به غلامحسین ساعدی مساعدت نمود و سپس بر اساس پژوهش‌های مشترک صورت‌گرفته درباره‌ی پدیده و مراسم آئینی «زار» مستندهای «باد جن» و « «باد زار» را ساخت. ضمن اینکه حال و هوای وهم‌زده‌ی این مراسم، در آثار بعدی تقوایی نیز نمود پیدا کرد.

دکتر جمشید بهنام؛ جامعه‌شناس، بنیانگذار و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در مقدمه‌ای که بر کتاب «اهل هوا» نوشت، به نکات علمی و دقیقی درباره‌ی این پژوهش اشاره و بر اهمیت کاری که ساعدی به انجام رسانده، تأکید کرده است.

«شیوه‌ی تحقیق بر اساس روش مونوگرافی‌نویسی است و نویسنده خواسته است موضوع خاصی را که عبارت باشد از آداب و رسوم اهل هوا از طریق مشاهده‌ی مستقیم مطالعه کند و دیده‌ها و شنیده‌های خود را البته با ترتیب و نظمی منطقی ثبت نماید. بی‌گمان او در این کار موفق شده؛ خصوصاً که برای نخستین بار و به‌تنهایی به این کار پرداخته است و موضوع مطالعه نیز بدون شک دشواری‌های بسیار داشته است و مثلاً نمونه‌گیری منطقی و تنظیم پرسشنامه و به کار بردن روش‌هایی از این قبیل امکان‌پذیر نبوده است. اگر از لحاظ روش تحقیق، «اهل هوا» را با دو تحقیق قبلی ساعدی مقایسه کنیم پی می‌بریم که در کارش ماهرتر شده است و هرچند که گاه‌گاهی با خیال‌پردازی‌های یک داستان‌نویس روبه‌رو هستیم، می‌توان احساس کرد که او نیز دچار وسواس اهل تحقیق شده است.»۴

این سفرها و تک‌نگاری‌ها، علاوه بر ارزش مردم‌شناسانه، به عنوان منبع الهام ساعدی در خلق آثار ادبی‌اش نیز نقش داشته‌اند. همان‌طور که قاسم هاشمی‌نژاد در تیرماه ۱۳۴۸ در مقاله‌ی خود بر کتاب «ترس و لرز» در مجله‌ی فردوسی به این موضوع اشاره کرده است:

«ترس و لرز حاصل سفری‌ست به جنوب و احیاناً زائده یا تکمله‌ی «اهل هوا»ست. عده‌ای «اهل هوا» را به عنوان کتابچه‌ی راهنمای ترس و لرز قرار داده‌اند.»۵

کورش اسدی نیز در کتاب «شناخت‌نامه‌ی ساعدی» بر این موضوع صحه گذاشته است:

«امروز، کسی که با آثار ساعدی آشنا نیست، پس از خواندن داستان‌های مجموعه‌ی ترس ‌و لرز با خود خواهد گفت که ساعدی تحت تأثیر نویسندگان امریکای لاتین، و خصوصاً مارکز، خواسته تقلیدی از رئالیسم جادویی کرده باشد. اما واقعیت چیز دیگری است.»۶

ساعدی حاصل شناختش از اهالی جنوب و به‌ویژه آئین غریب «زار» و «اهل هوا» را با تخیل، اضطراب‌ها، کابوس‌ها، تشویش‌ها و ترس‌های خود درآمیخت و داستان‌هایی از زندگی ساحل‌نشینان بنادر جنوب، بیماری‌ها و خرافات آنها نوشت که بی‌شباهت به فضای رئالیسم جادویی نویسندگان امریکای لاتین نیست.
کتاب «اهل هوا» دو بخش اصلی دارد؛ ابتدا «یادداشت‌های پراکنده درباره‌ی ساحل‌نشینان جنوب» که به شناخت محیط اقتصادی و اجتماعی این سواحل می‌پردازد. از جمله: توصیف زندگی ساحل‌نشینان، مراودات دریایی با مرزنشینان خاک‌های دیگر (هند، آفریقا و کشورهای عربی و…) از طریق سفرهای دریایی و تأثیراتی که این اقوام بر زندگی ساحل‌نشینان جنوب ایران داشته‌اند.

«ساحل‌نشینان دریاهای جنوب ایران، سال‌ها سال با مرزنشینان خاک‌های دیگر آشنایی و رفت و آمد و آمیزش داشته‌اند. راه این آشنایی دریا بوده است و وسیله، همان کشتی و جهازات معمولی که بومیان خود می‌ساختند و به آب می‌انداختند. […] هدف این رفت و آمدها سیر کردن شکم بوده، نه عیاری و بهادری. و مقصدشان سواحل افریقا در درجه‌ی اول و بعد سواحل هند. […] این‌چنین سفرها و رفت‌ و آمدها و همسایگی با سرزمین‌های عرب‌نشین و شیخ‌نشین و گاه‌گداری تماس با آنهایی که از داخل و یا از نقاط دوردست مانند پرتغال و انگلستان به آن حواشی رفته‌اند، باعث شده که مخلوطی از آداب و رسوم و معتقدات و خرافات عربی و هندی و سواحلی و ایرانی، فرهنگ مردم آن سامان را تشکیل بدهد.»۷

همچنین ساعدی در این بخش، به چگونگی تأمین معاش ساحل‌نشینان از طریق ماهیگیری و ملاحی می‌پردازد و گاه توصیفات خود از شرایط موجود را با قریحه‌ی ادبی درمی‌آمیزد. «ساحل‌نشین ایرانی با همه‌ی تلاش، همیشه دست خالی، منتظر احسان دریاست.» ساعدی اشاره می‌کند که کشت و زرع دهات ساحلی بسیار ناچیز است و گله‌داری در این دهات معمول نیست.

او به کوچ ساحل‌نشینان و مهاجرت‌های فصلی آنها به شیخ‌نشین‌های عرب خلیج فارس نیز گریزی می‌زند و علاوه بر دادن اطلاعاتی در آن زمینه، با استفاده از توانمندی ادبی خود، به فضاسازی محیط مورد مطالعه‌اش می‌پردازد:

«اما تخلیه‌ی ساحل ایران به شیخ‌نشین‌ها مسئله‌ی جالب‌تری است. آنها برای کار و عملگی و گدایی، دست خالی به شیخ‌نشین‌ها: دوبی، قطر، شارجه می‌روند و در دهات جز چند پیرمرد و پیرزن و چند سگ آواره و ژاندارم کس دیگری نمی‌ماند. و بعد شش ماه همه با دست نسبتاً پر به خانه و کاشانه برمی‌گردند. بدین ترتیب در سواحل دریاهای جنوب شش ماه کار است و شش ماه بیکاری، شش ماه زندگی است و حرکت، شش ماه سکوت و بی‌حرکتی. ساحل دریاهای جنوب شش ماه پر است و شش ماه خالی. ساحل دریاهای جنوب به ساعت شنی می‌ماند.»۷

ساعدی با اتکا به این فضای خالی، مردمان جنوب را تشنه‌ی هر حادثه‌ای می‌داند که یکنواختی زندگی‌شان را رنگ نشاط ببخشد. از این رو آنان را مشتاق و پذیرای آداب و رسوم اقوامی می‌داند که با آنها درآمیخته‌اند؛ انواع رقص‌های عجیب و غریب و مفصل عربی و افریقایی، خرافات و مراسم معمول برای هر حادثه و پیش‌آمدی، دعا گرفتن و دعا داشتن و چله‌نشینی وسیله‌ی حفاظت از بدی‌ها و اشرار خاک و آب.

او می‌نویسد: «جنوب و سواحل دریاهای جنوب، شکارگاه مساعدی‌ست برای جنون و پریشانی‌ها و آشفتگی‌های روانی. زندگی در ساحلی آنچنانی، خودبه‌خود با ترس و اضطراب و ناکامی‌ها همراه است. درافتادن با دریا و ترس از گرسنگی و بی‌آبی و آن همه بیماری و مرگ و میر، و خستگی کار و زندگی یکنواخت، ساحل‌نشینان را دچار آنچنان خمودگی کرده که همه با هم و دور از هم، با خویشتن مشغولند. برای رهایی از این وضع، جمع شدن دور هم و پناه بردن به جمع و محبت دیدن را تنها راه چاره دیده‌اند. و چنین بوده که آداب و مراسم «اهل هوا» آنچنان سریع بین مردم آن حواشی نفوذ کرده است.»۷

ساعدی در همه جای پژوهش خود، سعی بر آن دارد از هر نوع قضاوتی دوری گزیند و مانند مشاهده‌گری بی‌طرف، تنها به توصیف آنچه می‌بیند بپردازد. اما دید عمیق انسان‌شناسانه و روانکاوانه‌اش در نوع بیان او از آنچه دیده، کاملاً مشهود است. او پس از تشریح وضع اجتماعی و اقتصادی ساحل‌نشینان جنوب، کم‌کم پدیده‌ی «اهل هوا» را به عنوان واقعیتی در آن جامعه به ذهن مخاطب وارد می‌کند تا آنجا که می‌گوید:

«رگ و ریشه‌ی آداب و رسوم «اهل هوا» مخلوطی است از اساطیر و قصص سواحل گوناگون و خرافات و معتقدات عامیانه به همراه سحر و افسون و جادو و جنبل. و همه‌ی اینها وسیله‌ی توجیه و تجلی تمایلات و آرزوها و هیجانات مردمی که در چنان دیاری، زندگی آنچنانی دارند.»

او پس از این مقدمه و آشنایی، در بخش دوم کتاب، به موضوع «اهل هوا» می‌پردازد. شرح انواع بادهایی که اهل هوا بدان دچارند، زار و معرفی زارهای عمده و مشهور، نوبان، مشایخ، باد جن، لیوا، ام‌الصبیان، شرح حال چند نفر از اهل هوا، موجودات افسانه‌ای دریای جنوب، سازها و لوازم مورد استفاده در «مجلس به زیر کشیدن باد»، اصطلاحات اهل هوا و در انتها طرح و تصویر و چند عکس از جنوب و بابا و ماماها و مبتلایان. آن‌طور که در کتاب عنوان شده باقی عکس‌ها در نقل و انتقال‌ها و پریشانی‌ها، گم و گور شده‌اند و از بین رفته‌اند.

«وقتی از هر جنوبی بومی که با فرهنگ مخلوط و درهم ساحل‌نشینان آشنا باشد درباره‌ی «زار»، «نوبان» و «مشایخ» بپرسی، در جواب -اگر اعتمادی به تو داشته باشد- خواهد گفت که: «زار، نوبان و مشایخ همه باد است.» و این بادها قدرت‌هایی هستند که دنیای درون خاک و برون خاک همه در اختیار آنهاست. تمام موجودات خیالی و همه‌ی آنهایی که به چشم نمی‌‌آیند، پری‌ها، دیوها، ارواح نیک و بد، همه باد یا خیال یا هوا هستند. و آدم‌ها همه اسیر و شکار اینها. اسیر و شکار بادهایی که خوب هستند و اسیر و شکار بادهایی که بد هستند. و اگر کسی گرفتار یکی از این بادها شود و بتواند جان سالم از چنگ باد در ببرد، آن وقت آن شخص به جرگه‌ی «اهل هوا» درمی‌آید.»۷

ساعدی در پژوهش خود از مشاهده و مصاحبه با ساحل‌نشینان، باباها و ماماها و یا به قول خودشان گپ‌تران (بزرگان) «اهل هوا» بهره می‌برد. باباها و ماماها آن کسانی هستند که خود مرکب چند باد می‌باشند و مجالس «اهل هوا» را می‌گردانند. «برای رهایی از درد و شکنجه‌ی یک باد، همیشه پیش بابا یا مامای آن باد می‌روند. […] هر بابا و ماما برای خود بساط مفصلی دارد. چند دهل با اسم‌های جور واجور، بخوردان‌های گلی کوچک و بزرگ، سازهای مختلف که در مجالس «اهل هوا» از آنها استفاده می‌‌کنند.»

«ساعدی از سرزمینی فقرزده سخن گفته که جادو جزو زندگی ساکنانش بوده است و هست. کتاب از واقعیتی تلخ سخن می‌گوید؛ باور به جادو یعنی پذیرفتن فقر. یعنی پذیرفتن این‌که در لحظه‌ی نیاز و اضطراب شدید باید به جایی پناه آورد و اعتقاد به جادو برای جماعتی که دست‌شان از هر چیز کوتاه است امنیت می‌آورد. اعتقاد به جادو یعنی انکار عقل و اندیشه. ساعدی ریشه‌های فاسد فقر پیر اما سمج آن دیار را نشان می‌دهد و می‌شناساند. اهل هوا درصدد نشان دادن معضل است. آنجا ما با واسطه‌ی نگاه یک پزشک و آسیب‌شناس به این اجتماع وارد می‌شویم.»۶

ساعدی علی‌رغم اینکه یک سال در میان ساحل‌نشینان جنوب زیست و مشاهده‌گر و محققی دقیق بود، اما به گفته‌ی دکتر جمشید بهنام به خود جرأت تجزیه و تحلیل نمی‌داد. او هرگز ادعایی در پژوهش‌های مردم‌نگارانه نداشت و همواره از پژوهش‌هایش با عنوان یادداشت و سفرنامه یاد می‌کرد. با این حال، هنوز تک‌نگاری‌های او و به‌خصوص «اهل هوا» به عنوان منبعی دست اول برای تحقیقات مردم‌شناسانه محسوب می‌شوند. درباره‌ی «اهل هوا» می‌توان گفت که علی‌رغم گذشت بیش از پنجاه سال از انجام آن، هیچ پژوهشی در این موضوع، بدون ارجاع به «اهل هوا»ی ساعدی به انجام نرسیده است. این امر، بر اهمیت کاری که ساعدی در آن برهه از زمان بر عهده گرفت و به انجام رساند، صحه می‌گذارد.

 

*: اوسانه (۱۳۱۰)، نیرنگستان (۱۳۱۲)، ترانه‌های عامیانه (۱۳۱۸)، متل‌های فارسی (۱۳۲۰) و فلکلر یا فرهنگ توده (۲۴-۱۳۲۳) تنها بخشی از آن چیزی است که صادق هدایت به انجام رساند و در زمان حیاتش منتشر کرد.

 

منابع:

۱) فرهنگ عامیانه‌ مردم ایران، صادق هدایت، نشر چشمه، ۱۳۹۵
۲) روزنامه‌ی آیندگان، ۱۶ بهمن ۱۳۴۷
۳) غلامحسین ساعدی همسایه هدایت، قهرمان شیری، نشر ورا، ۱۳۹۸
۴) مقدمه‌ی کتاب اهل هوا، جمشید بهنام، انتشارات مؤسسه‌ مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۴۵
۵) بوته بر بوته، قاسم هاشمی‌نژاد، انتشارات هرمس، ۱۳۹۳
۶) شناخت‌نامه‌ی غلامحسین ساعدی، کورش اسدی، نشر نیماژ، ۱۳۹۷
۷) اهل هوا، غلامحسین ساعدی، انتشارات مؤسسه‌ مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۴۵

 

تصویر:

غلامحسین ساعدی و ناصر تقوایی در سفر به جنوب، در حال گفت‌وگو با گروهی از مردم. حاصل این سفر پژوهشی، کتاب «اهل هوا» برای غلامحسین ساعدی و مستندهای «باد جن» و «باد زار» برای ناصر تقوایی بود.

 

برچسب ها:
نوشته های مشابه
رمان «توپ شبانه» جعفر مدرس صادقی

یادداشت بر رمان «توپ شبانه» جعفر مدرس صادقی

  «من سال‌هاست که فقط دفترچه خاطرات می‌نویسم... شاعر بودن به این سادگی‌ها نیست. به چاپ کردن و چاپ نکردن هم نیست... شعرا فقط احترام دارند. اما احترام به چه دردی ...

مجموعه‌داستان «میمِ تاکآباد» - نغمه کرم‌نژاد

«این جنگی‌ست میان دو روایت»

  به همت کتابسرای کهور شیراز مجموعه‌داستان «میمِ تاکآباد» اولین اثر نغمه کرم‌نژاد نقد و بررسی شد. مجموعه‌داستان «میمِ تاکآباد» توسط نشر «آگه» در اسفند سال ۱۴۰۰ منتشر شده است.     این جلسه ...

ناداستان-آدم‌ها-علی سیدالنگی

ناداستان

  وسط‌های فروردین بود و هوای طبس رو به گرمی می‌رفت. صبح زود به تونل رفتم و به کارگاه‌های استخراج سر زدم. بعد از اینکه دوش گرفتم، راه افتادم به‌طرف دفتر ...

داستان-قاص-فاطمه دریکوند

داستان کوتاه

  بچه که بودم مدام می‌ترسیدم؛ از چشمه و جنگل، از چشم‌ها و آدم‌های غریبه، از تلی خاک که ورم کرده و مرموز کپه می‌شد یک‌جا. دره و رودخانه‌اش که دیگر ...

واحد پول خود را انتخاب کنید